آناهيتاي مامان و بابا

اين روزهاي تو در مدرسه

1394/10/5 9:39
نویسنده : مامان زينب
985 بازدید
اشتراک گذاری

قبل از نوشتن اين پست بايد بهت بگم مدت زياديه ازت عكس درست حسابي ندارم اونم بخاطر اينه كه اين روزا هيچ علاقه اي به عكس گرفتن نداري و تلاش من وقتي كه بهت مي گم اين عكسا واست يادگاري مي مونه تا وقتي بزرگ شدي ببينيشون بي فايده هست. منم گاهي وقتا دزدكي ازت عكس مي گيرم كه خيلي خوب نميشه يا گاهي هم پشت به تصوير ازت عكس مي گيرم.خندونک

اين روزاي تو توي مدرسه خيلي خوب مي گذره. هر روز برنامه جشن و تفريح داريد. يكي از برنامه هاشون آشنايي شما با حروفه و براي آشنايي هر حرفي برنامه اي خاص تدارك داده ميشه:

ب مثل بابا : گريمور همتون حتي معلمتون و شكل بابا كرد.

پ مثل پارك و ب مثل بازي : به پارك رفتيد و حسابي بازي كرديد.

م  مثل مامان بازي و موش : يه روز وسيله هاي بازيتون و آوردين تو مدرسه و مامان بازي كرديد و معلمتون رفت توي لباس موش و شعر مدرسه موش ها رو ياد گرفتيد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ت مثل تولد : تولد برگزار كرديد و كلي كيك تولد خورديد (هنوزم خامه هاي روي كيك از علاقه مندي هاته)

 

ن مثل نان : مراسم نان پزي داشتيد. خودتون خمير كرديد و خودتون هم نان پختيد.

د : با اسمارتيز "د" رو نوشتيد و بعدشم نوش جانش كرديد.چشمک

س مثل هفت سين : هفت سين چيديد و وسايلش و خودتون آماده كرديد.

و خلاصه اينكه اين پروژه همچنان ادامه داره.......

از علاقه مندي هاي اين روزات :

بازي كردن شطرنج بابابايي،جمع و تفريق ذهني ، آواز (شعرهاي بسيار زيبايي ياد گرفتي : گفتم غم تو دارم، نازنين مريم، اي ايران) خوندن.

هر هفته يه پروژه داريد و بايد مطابق اون پروژه كاردستي مربوطش و با كمك ما بزرگترا درست كنيد. يكي از پروژه هاتون غذا بود كه جشنواره غذا هم توي مدرستون برگزار شد و با كمك هم كاپ كيك درست كرديم. توي جشن شب يلدا هم هندوانه روتزئين كرديم و برديم. براي پروژه حيووناي اهلي و وحشي به باغ وحش رفتيد و از نزديك حيوونا رو ديديد.

براي انجام دادن پروژه هر هفته ت بهت كمك مي كنم تا از طريق اينترنت در مورد موضوع مطلب و تصوير و يا فيلم پيدا كنيم. كتاب هاي خيلي خوبي هم كه قبلا بابايي برات خريده مي تونه توي اين زمينه بهت كمك كنه. خلاصه اينكه نه تنها بايد پروژه اي كه انجام ميدي با دقت و خوب باشه بلكه در موردش هم بايد براي همكلاسي هات و معلمت توضيح بدي.

چندين كار ديگه هم داريد كه بايد توي كلاس صحبت كنيد و اين پروژه ها براي تو كه علاقه زيادي به صحبت كردن داري خيلي خوبه تا صحبت كردنت درست هدايت بشه. اميدوارم تو هم استفاده كني عزيزكم.محبت

امروز هم صدمين روز مدرستون بود و جشن گرفتيد. البته جشن يادگيري و شمردن اعداد تا صد هم بود براتون.

اين عكس و از قبل داشتم و اينجا گذاشتم:

جشن شب يلداتون با شكوه و زيبايي بسياري برگزار شد و تو هم براي اجراي حركات باله انتخاب شدي. گروه شما 4 نفره بود و هر چهارتاتون هم سن بوديد. علاوه بر اينكه به خوبي از پس اين كار براومدي نقطه قوت ديگه اي هم داشتي كه باعث شد حسابي بهت افتخار كنم عزيزكم. حين اجراي نمايش دوست كناريت بعضي حركات و يادش مي رفت ولي تو براش توضيح ميدادي و يادآوريش مي كردي كه الان نوبت كدوم حركته و زيباتر اينكه قسمتي از آهنگ هر چهار تاتون حركتتون و يادتون رفت. بدون اينكه هول كنيد و از مربيتون كمك بخواهيد يه نگاه به هم كرديد و سريع حركت و انجام داديد. شايد خيلي حركات منظم نبود ولي من بخاطر تمام چيزايي كه برات نوشتم بهت افتخار مي كنم دختركم. محبتبغلبوس توي اين جشن برنامه مشاعره توسط بچه هاي كلاس دوم و شاهنامه خواني توسط بچه هاي كلاس ششم هم داشتند (البته علاوه بر برنامه هاي ديگه مثل شعرهايي كه به مناسبت شب يلدا توسط هر كلاسي تدارك ديده بودن و ...)

خوشحالم برات دختركم كه توي مدرسه اي شروع به درس خوندن كردي كه علاوه بر درس فعاليت هاي هنري، ورزشي، اجتماعي، تاريخي و.... ارزشمنده. جشن هاي زيادي داريد و همين خوش بودنت توي مدرسه باعث شده دلتنگي هات و بتوني تحمل كني. اميدوارم هر روزت پر از شادي و يادگرفتن باشه دردونه من.محبت

شب يلداي مدرسه يك روز زودتر از شب يلداي واقعي برگزار شد و شب يلداي واقعيمون و با خاله آرزو و عمو سامان و امير علي بوديم. اونا از سرچشمه اومدن پيشمون و با هم اين شب رو جشن گرفتيم:

در آخر اين پست هم بايد بهت بگم اين روزا كمتر ناراحت ميشي و بيشتر در مورد احساساست صحبت مي كني. قبل از خواب در مورد شادي ها و ناراحتي هاي روزانت ازت مي پرسم و تو به خوبي برام احساساتت و بيان مي كني. ممنونم كه هستي عزيزكم. من و بابايي خيلي دوست داريم و براي موفقيتت تمام سعيمون و مي كنيم.محبت

دندون دومت هم لق شد و بابايي برات كشيد. الانم جفت دندوناي دائمت دراومده عزيزكم. مراسم نامزدي عمو امين و داشتيم و از همه اتفاقات شيرين تر بدنيا اومدن آيلين كوچولو دختر ناز عاطفه عزيز(دختر عمه ات) خدا حفظش كنه كه حسابي ذهن تو رو درگير خودش كرده طوري كه مي گي : مي تونه خواهر من باشه مامان. بوس

 

پسندها (2)

نظرات (7)

نويسنده : مامان كژال
5 دی 94 11:27
دوست خوبم من در جشنواره نی نی وبلاگ شرکت کردم لطف می کنید به من رای بدهید . فقط با موبایلت کد 10 را به شماره 1000891010 اس ام اس کن ممنونت می شم .
aylar
5 دی 94 20:34
سلام خوشحال میشم به من هم سر بزنید و در کانال تلگرام و پیج اینستاگرامم عضو بشید فعالیتم در زمینه ی طراحی تم تولد،بروشور،تقویم و... برای کودکان و بزرگسالان هست در ضمن ارتباط از طریق وبلاگم هم امکان پذیره channel: @aylardesign موفق باشید
مامان الهه
5 دی 94 22:32
چه خوب که مدرسه خوبی داره.عالیه...از طرف من هزار تا ببوسش
مامان الهه
5 دی 94 22:33
چه خوب که مدرسه خوبی داره و خوشحاله.از طرف من هزار تا ببوسش
نقاش کوچولو
6 دی 94 22:53
با سلام از اونجایی که دیگه بیشتر بچه ها تبلت دارند خواستم بهتون یک نرم افزار آموزشی واسه کودکان در موضوع آموزش مرحله به مرحله نقاشی معرفی کنم اسم این نرم افزار نقاش کوچولو هست که داخلش آموزش نقاشی انواع گلها ، حیوانات جنگل و دریایی ، انواع وسایل نقلیه از ماشین گرفته تا تانک ، پرندگان و حشرات هست . دیگه با داشتن این نرم افزار هم به تقویت قدرت حافظه و خلاقیت کودکتون کمک میکنه و هم یک سرگرمی سالم براش میشه شما میتونین این نرم افزار رو از کافه بازار و از آدرس پایین تهیه کنید . https://cafebazaar.ir/app/demo.drawing.khanevadeha/?l=fa با تشکر از شما واسه اینکه وقت گذاشتین و این مطلب رو خوندین
مامان ساینا و سبا
9 دی 94 7:26
خدا رو شکر که همه چیز روبراهه دوست خوبم....هرجا هستید شاد و موفق و پیروز و تندرست باشید .
مامان زينب
پاسخ
ممنونم صالحه جان. ان شااله براي شما و دختراي گلت.
مامان فريبا
11 دی 94 9:23
خیلی برات خوشحالم زینب جون و برای آناهیتای عزیزم، دلم خیلی خیلی تنگ شده براتون. کی ببینیمتون آخه
مامان زينب
پاسخ
سلااااام عزيز دلم فريباي مهربونم. منم دلم براتون يه ذره شده. منم اميدوارم زود زود ببينمتون.