آناهيتاي مامان و بابا

تعطيلات تو

1396/3/22 10:51
نویسنده : مامان زينب
970 بازدید
اشتراک گذاری

خاله زهرا : آناهيتا، مامانت كجاست خاله جان؟

تو : مامانم داره وقتش و هدر ميده.

وقت و زمان كلمه ايه كه من و بابايي زياد در موردش باهات صحبت مي كنيم نازنينم. هدفمون اينه كه تو به خوبي از وقتت استفاده كني و سرشار از تجربه هاي پربار بشي عزيزكم. اينكه وقتي به بچگي ت برمي گردي خاطرات قشنگي برات رقم بخوره. يه جاهايي سخت مي گيريم ولي همش براي خودته نازنينم. تمام تلاشم بر اينه در كنار كلاس هايي كه ميري و فعاليت هايي كه داري خوش گذروني هاي دو و سه نفرمون همچنان باشه. نمي خوام وقتي به كودكي تو نگاه مي كنم حسرت بخورم كه دختركم بچگي نكرد و فقط از اين كلاس به اون كلاس رفت. وقتي هدفمون زبان ياد گرفتنه با هم سي دي گوش ميديم و با آهنگ هاش حسابي مي رقصيم و كلي كيف مي كنيم. من ورزش مي كنم تا تو هم به ورزش اهميت بدي و مشتاق كلاس ورزشت بشي. بهت يادآوري مي كنم كه جسمي كه خداوند بهت داده رو بايد خيلي سالم نگه داري و با ورزش و غذاي مفيد ازش مراقبت كني. باهات كلاس موسيقي ميام و توي همون سانس كلاس تو كلاس مسرم تا بدوني كه منم همراهتم. بهت مرتب تاكيد مي كنم كه سه كار و هي وقت از خودت دور نكن. ورزش، زبان و موسيقي. هر سه اين كارها هم توي رشد فيزيكي تو و هم رشد روحي تو تاثير داره. بهت ياد ميدم با پرداختن به اين كارها داري به خودت احترام ميزاري.

دختركم، تعطيلات خرداد ماه به همراه پدر بزرگ و مادربزرگ و خاله به رابر رفتيم و چند روزي و اونجا بوديم. آب بازي با هم در حياط خونه پدربزرگ، رفتن كنار رودخونه هاي پر از آب و شنيدن صداي آب، پرسه زدن توي باغچه خونه بابابزرگ و كمك به ما براي چيدن گل ختمي، گاوزبون و جمع كردن زردآلوهاي پاي درخت ها براي همه ما لذت زيادي داشت. اينكه خودت با دستاي كوچولوت گيلاس و از درخت مي چيدي و مي خوردي . اينكه با هم لواشك خوشمزه درست كرديم. همه اين ها تجربيات فوق العاده اي بود كه در كنار هم برايمان رقم خورد.

من و بابايي براي اينكه تو از زندگيت لذت ببري و از زماني كه داري درست استفاده كني هميشه باهاتيم و در كنارتيم. دوست داريم و برات بهترين روزها رو آرزو مي كنيم.

پسندها (1)

نظرات (1)

خاله زهرا
22 خرداد 96 11:29
نفس خاله ای تو