آناهيتاي مامان و بابا

آشپز کوچولوی من

1396/7/22 12:00
نویسنده : مامان زينب
204 بازدید
اشتراک گذاری
حالا دیگه موقع برگزاری مهمونی هامون می تونم حسابی روت حساب کنم. از تهیه ژله گرفته تا گردگیری و چیدن میوه و شیرینی. ژله خرده شیشه پاگشای عمو فرزاد و خودت به تنهایی درست کردی فقط یه کم من بهت کمک کردم. بقیش با تو بود عزیز دلم. همه خوردن و به به گفتن و ازت تشکر کردن. تو هم سر سفره هی به من نگاه کردی و گفتی مامان ببین همه خوششون اومده. فقط نمیدونم چرا یادم نبود ازش عکس بگیرم. قربون دستای کوچیکت مادر که حسابی کمک حال من شدی. دوست دارم و خوشحالم تو رو دارم.
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)