دختر کتابخوان من
میگم با اومدن تو توی زندگیم، پیشرفت خودم هم می بینم و کیف می کنم. حالا بگو چی شده؟
میدونی دخترم من همیشه سعی می کردم واست کتاب بخونم از وقتی که تو دلم بودی. بعدشم که بزرگتر شدی بازم خوندم. خوندن و نوشتن یاد گرفتی بازم خوندم چون احساس می کردم لحظاتی که در کنار هم هستیم و یه کار انجام میدیم زمان بخاطر من و تو می ایسته و لذت بودن در کنار هم بیشتر و بیشتر میشه. خوندن من با تغییر صدام برای هر شخصیت داستانه و تو بی نهایت لذت می بری و عمیق میشی. حالا اتفاقی که افتاده اینه من هم در کنار تو کتابخوان شده ام. با هم کتاب می خونیم و میریم و در آزمون های کتابخوانی شرکت می کنیم. اولین دور این آزمون ها روز جمعه هفته قبل بود. برای تو خیلی اتفاق جالبی بود که مامانت کنارت نشسته و داره باهات امتحان میده. در کنار هم بودیم و علاوه بر من و تو، پدر و مادرهای دیگه ای هم بودن که همراه فرزندانشون شرکت می کردن. سالن سرشار از انرژی مثبت بود و این انرژی در تمام بدن من جریان پیدا کرد که به خودم قول دادم کتاب خواندن جزئی از زندگیم بشه. همه این پیشرفت و مدیون حضور توام نازنینم. دوست دارم و برات لحظات نابی همراه با کتاب های فوق العاده آرزو دارم.
میدونی دخترم من همیشه سعی می کردم واست کتاب بخونم از وقتی که تو دلم بودی. بعدشم که بزرگتر شدی بازم خوندم. خوندن و نوشتن یاد گرفتی بازم خوندم چون احساس می کردم لحظاتی که در کنار هم هستیم و یه کار انجام میدیم زمان بخاطر من و تو می ایسته و لذت بودن در کنار هم بیشتر و بیشتر میشه. خوندن من با تغییر صدام برای هر شخصیت داستانه و تو بی نهایت لذت می بری و عمیق میشی. حالا اتفاقی که افتاده اینه من هم در کنار تو کتابخوان شده ام. با هم کتاب می خونیم و میریم و در آزمون های کتابخوانی شرکت می کنیم. اولین دور این آزمون ها روز جمعه هفته قبل بود. برای تو خیلی اتفاق جالبی بود که مامانت کنارت نشسته و داره باهات امتحان میده. در کنار هم بودیم و علاوه بر من و تو، پدر و مادرهای دیگه ای هم بودن که همراه فرزندانشون شرکت می کردن. سالن سرشار از انرژی مثبت بود و این انرژی در تمام بدن من جریان پیدا کرد که به خودم قول دادم کتاب خواندن جزئی از زندگیم بشه. همه این پیشرفت و مدیون حضور توام نازنینم. دوست دارم و برات لحظات نابی همراه با کتاب های فوق العاده آرزو دارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی