آناهيتاي مامان و بابا

برگزاری تولد ۸ سالگیت

1397/2/7 12:54
نویسنده : مامان زينب
926 بازدید
اشتراک گذاری
روز دوشنبه ۲۷ فروردین ماه، روز تولدت بودت. هیچ سالی به یاد ندارم بغیر روز تولدت روز دیگری واست تولد گرفته باشم عزیزکم. اما امسال فرق داشت. ساینای عزیز و دوست داشتنی، بهترین دوستت، رفته بود مسافرت و تو بخاطر نبودنش پیشنهاد دادی تولدت یک هفته عقب بیفته. ساینا هم مثل خودت متولد ۲۷ فروردین ه. البته یک سال از تو بزرگتره. خدا رو شکر می کنم دوست خوبی مثل ساینا جون، بهترین دوستت شده. خلاصه اینکه گفتی می خوای تم تولدت السا باشه. وسایل و آماده کردیم. کیک تولدت و انتخاب کردی و در تاریخ سوم اردیبهشت ماه تولدت با حضور دوستان عزیز و نازنینت برگزار شد. بودن در جمع ۲۵ تا دختر پرانرژی برای من هیجان انگیز بود. بابایی کلی کمک حالم بود. اول داستان شطرنج و براتون تعریف کرد. بعد براتون مسابقه ی رقص گذاشت‌. بعدشم مسابقه بشین و پاشو و برقص، خشک شو. دخترکم، من از بودن در جمعتون کلی انرژی گرفتم. فوق العاده بودین. با خودم عهد بستم هر سال برات تولد با دوستات بگیرم. اونم توی خونه. اصلا هم مهم نیست خونه ریخت و پاش بشه. انرژی که از حضورتون می گیرم یک دنیا ارزش داره. مرتبا لحظاتی رو که با چشمان زیبا و روشنتون و نگاه های معصومانه تون در جشن و مسابقه در کنار هم بودین و به یاد میارم. دوست دارم عزیزم. آرزویم شادی و سلامتی ست برایت نازنینم.😙😙😙

چشات و بستی و آرزو کردی. بعدم گفتی آرزوم و به کسب نمی گم. شمع ۸ سالگیت و فوت کردی. 😊




ببین چجوری با ساینا به هم چسپیدین عزیزکم😉😉
پسندها (1)

نظرات (1)

مامان نفیسهمامان نفیسه
10 اردیبهشت 97 12:22
مبارک! چ جشن خوبی