آناهيتاي مامان و بابا

تغيير

1394/6/28 8:33
نویسنده : مامان زينب
967 بازدید
اشتراک گذاری

تو لايق بهترين ها هستي دختركم.

از وقتي كه توي وجودم بودي تا به حال اين جمله هميشه ورد زبونم بوده و تمام تلاشم و كردم تا بهترين ها برات فراهم بشه چون تو لياقت بهترين امكانات و شرايط وداري ومن خودم و مسئول ميدونم براي پيشرفت تو تلاش كنم. از اونجايي كه خودم توي محيط كوچيك سرچشمه بزرگ شدم و رشد كردم ديگه دوست نداشتم تو هم درگير اين محيط كنم. اين شهر كوچيك زيبايي هاي خاص خودش و داره ولي از اونجايي كه حسابي آلوده شده اونم بخاطر كارخونه هايي كه در اطرافش ساخته اند و روز به روز امكاناتش كمتر و كمتر ميشه من و بابايي هم تصميم گرفتيم تغييري اساسي توي روند زندگيمون بديم. مهاجرت از سرچشمه به كرمان و ثبت نام تو نازنينم توي يكي از مدارس كرمان. از بابت آموزش تو ديگه خيالم راحته ولي هنوز هم مسائلي هست كه سخت ذهنم و درگير كرده. بابايي قراره بعضي روزها توي هفته رفت و آمد كنه و آخر هفته ها هم پيشمون باشه ولي من هر روز ساعت 4 صبح ميرم سرچشمه و عصرها 6 ميرسم. يك هفته اي كه اين تغيير توي زندگيمون اتفاق افتاده عمه آذر مهربون كنارت بوده و قراره تا اول مهر هم باشه. پرستاري برات پيدا كرديم و اميدوارم بتونيد با هم رابطه اي خوب داشته باشيد. اگر چه بيشتر وقت تو تا اومدن من توي مدرسه اي سپري ميشه كه هميشه آرزوي كودكي هاي خودم بوده. يادگيري همراه با بازي. توي اين يك هفته اي كه رفت و آمد مي كنم بعد از برگشتنم به كرمان تمام انرژيم و براي تو ميزارم نازنينم و تو هم تا حالا چندين بار خوشحالي خودت و از اومدن به كرمان ابراز كردي و مي گي : مامان من فقط براي ديدن دوستام برمي گردم سرچشمه. اميدوارم همه چي خوب پيش بره دختركم. دوست داريم  و براي پيشرفت تو تمام تلاشمون و با بابايي انجام ميديم تا تو رو هميشه شاد و سالم و موفق ببينيم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

نجمه
31 شهریور 94 10:05
آناهيتاي عزيزم تو و تمام بچه هاي كوچك و معصوم دنيا لايق بهترينيد اميدورام دنياي فرداي تو و نسل تو دنياي بهتري باشه براي بودن و زندگي كردن. عزيز دل خاله تو بهترين مامان دنيا رو داري و براي تو فداكاري بزرگي ميكنه اين راه و سختيهاش فقط به خاطر تو .برات بهترينها رو آرزو ميكنم دعاي من بدرقه راه زندگي تو و مامان گلوت كه دوست جونمه. راستي اين رفت و آمد براي من هم فايده داشته بودن دوست جون كنار من هر صبح و عصر. اول خاله فريبا حالا تو و مامانيت و بعدم خاله مهناز و صبا و سامان بايد شعر زير رو خواند آب زنيد راه رو زين كه نگار ميرسد
مامان زينب
پاسخ
نجمه عزيزم منم خيلي خوشحالم كه كنارتم. همين حضور تو و خونوادم هست كه قوت قلبي برام شده. از دعاها و انرژي هاي مثبت شما دوستان عزيزم و صد البته حضور پروردگارم تا حالا همه چي به خوبي پيش رفته. بهتر از حالتي كه خودم انتظار داشتم. بازم برام دعا كن و كنارم باش. دوست داريم دوست هميشه همرامون.
شادی
5 مهر 94 10:04
این اتفاق بزرگ رو بهتون تبریک میگم ایشالا سرشار از خوشی و نیکی براتون باشه... خدارو شکر که آناهیتای گلم هم خوب با این شرایط کنار اومده... به نظرم ظرفیت بچه ها از ما بیشتره... امیدوارم موفق باشید
مامان زينب
پاسخ
ممنونم دوست خوبم. امیدوارم تصمیم هایی که همه ما می گیریم همیشه خیر و نیکی به همراه داشته باشه.