آناهيتاي مامان و بابا

کلمات جدید

1390/9/5 11:21
نویسنده : مامان زينب
200 بازدید
اشتراک گذاری
دو روز تعطیلات که مصادف با تولد عمه آذر جون بود گل کاشتی نفسک. چند تا کلمه ی جدید به دامنه لغاتت اضافه شد:

آذَ : وقتی می خواستی عمه آذرت رو صدا کنی این کلمه رو با صدای بلند می گی.

آتی : عاطفه(دختر عمه جونت).

مایی : ماهی (تا حالا به ماهی می گفتی ما). وقتی رفتیم خونه ی خاله سمیرا، ماهی های توی آکواریوم رو اینطوری صدا میزدی.

اینا کلماتی بودن که این دو روز یاد گرفتی. از قبل چند تا هست که اینان:

ماشی : ماشین

وقتی شیر می خوای و ازت می پرسم چی می خوای؟ با شیرین زبونی می گی : "مَ مَ"

جدیدا وقتی که بیکار می شی کلماتی رو که بلدی با خودت زمزمه می کنی : مامان، بابا، دِ(دایی یاسر)، اَیی(دایی ایوب)، ماش، آب و....

بازم می نویسم از کلماتی که یاد می گیری نازنینم. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)