آناهيتاي مامان و بابا

كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان - 1

1393/4/17 9:39
نویسنده : مامان زينب
445 بازدید
اشتراک گذاری

وقتي بچه بودم، از اونجايي كه تنها امكانات سرچشمه براي ما بچه ها كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان بود، براي همين بيشتر وقت ها با دوستاي هم سن و سالم توي كانون بوديم. اصلا خونه دوم من بود. انواع و اقسام كلاس ها و اردوها و فعاليت ها رو داشتيم. دلم مي سوخت كه فقط سه روز بايد برم كانون و اون دو روزش مال پسرا بود. فعاليت من توي كانون بيشتر از اين حرفا بود. من بخاطر داستان ها و متن هايي ه مي نوشتم چند بار توي مسابقات برنده شدم و يكي از امتيازاتم اين بود كه از طريق پست به مركز استان نامه مي فرستادم و درد دل مي كردم و متن مي نوشتم و خداييش هم كلي مربي هاي كرمان كمكم مي كردن و جواب نامه هام و برام مي فرستادن. عجب دوراني بود. زیبا و حالا تو دخترك ناز من تازه با كانون آشنا شدي و سه روز در هفته از ساعت 9 تا 12 ميري اونجا و حسابي از كلاس ها و فعاليت هاي كانون استفاده مي كني: سفالگري، قصه گويي، تواتر عروسكي، رنگ آميزي، بازي و امانت گرفتن كتاب. معلومه حسابي بهت خوش مي گذره عزيز دلم مخصوصا وقتي فهميدي منم وقتي بچه بودم به اين مكان مي رفتم. برات بهترين و زيباترين تجربه ها رو آرزو دارم عسلم:

 

پسندها (6)

نظرات (2)

الهه
17 تیر 93 13:45
عزیزم یه نقطه مشترم گیگه پیدا کردیم زینب جون... برای آناهیتا بهترینها رو آرزو دارم و امیدوارم تو این محیط بهش خوش بگذره
مامان زينب
پاسخ
مي بيني الهه عزيزم. باز هم نقطه اشتراك.عاشقتم خانومي. ببو يسنام و
خال زهرا
18 تیر 93 9:21
ی عالمه