آناهيتاي مامان و بابا

داغ داغ

1393/11/20 11:12
نویسنده : مامان زينب
715 بازدید
اشتراک گذاری

همين الان زنگ زدم به خاله مهد كودكت تا باهات صحبت كنم. بهت مي گم : آناهيتا دلم برات تنگ شده.

مي گي: مگه عكس من روي ميز ادارت نيست مامان؟

گفتم : هست عزيزم.

گفتي : خوب نيگاش كن تا دلتنگيت برطرف شه.

من : محبتبغلمحبتبغل

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)