آناهيتاي مامان و بابا

هستی

1390/9/27 10:47
نویسنده : مامان زينب
252 بازدید
اشتراک گذاری

همیشه با خودم می گفتم بهتره برای عروسک هات یه اسم بزارم تا باهاشون بیشتر ارتباط برقرار کنی. یکیشون شد کلاه قرمزی و یکی دیگرشون گلنار. ولی فایده ای نداشت. بی تفاوت از کنارشون رد می شدی. تا اینکه چند روز پیش اومدی پیش من و یه عروسکت رو که با دست بافته شده و لای یه پارچه پیچونده بودی به من دادی و با زبون شیرینت گفتی: "هسی(هستی)". کیف کردم. بالاخره عروسکات دارن کم کم اسم و رسم دار می شن. هستی اسم یکی از هم کلاسیهای مهد کودکت هست. حالا دیگه هر وقت می گیم آناهیتا برو هستی رو بغل کن و ببر لالا کن یا حمومش کن کارت و خوب بلدی. آفرین دخترم.

اسم چند تا از هم کلاسیات با زبون شیرین خودت اینان: هسی(هستی)، مانی، آ(آروین)، آتی(آتریسا)، آله(خاله های مهد)

در ضمن یاد گرفتم که نباید توی کارایی مثل انتخاب اسم برای عروسکای تو دخالت کنم.

اینم بگم که وقتی هستی خوابه، انگشت کوچولوتو میزاری روی دماغت و می گی:"هیس". ضعف می کنم وقتی این کارو می کنی نفسک.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)