آناهيتاي مامان و بابا

گاهي ما بزرگترها اشتباه مي كنيم

1391/4/10 9:49
نویسنده : مامان زينب
205 بازدید
اشتراک گذاری

مطلب بصورت موقت و بدون نمایش در وبلاگ ثبت شده است

دختركم، دودل بودم اين ماجرا رو برات بنويسم يا نه؟ با خودم مي گفتم: اگه بنويسم، بعدا كه اين رو مي خوني  حتما شرمنده ات مي شم. باور كن عزيزم يك ماهي هست با خودم درگيرم كه بنويسم يا نه؟  از اونجايي كه اين وبلاگ براي اين بوجود اومده تا من تمام لحظات تو رو ثبت كنم وظيفه خودم دونستم كه لحظه به لحظه خاطرات تلخ و شيرين رو برات به يادگار بزارم.  اميدوارم، بعدا كه اين پست رو خوندي ما رو درك كني كه علت تمام اين اتفاقات اين بوده كه تو براي همه ي ما خيلي خيلي مهمي ولي ما بزرگترها هم گاهي اشتباه مي كنيم و تنها خداونده كه پاك مطلقه نفسك. بر ما خرده نگير و ما رو ببخش عسلك. برات مي نويسم ولي اين رو مي دونم بعد از نوشتن اين پست كلي انرژي ازم گرفته ميشه.

گوش كن الهه آب من:

در دوره فرزند پروري كه مدتي پيش شركت كردم دو تا مبحث وجود داره:

1-     بي توجهي فعال

2-     محروميت زمان مند

بي توجهي فعال يعني برگرفتن تمام توجه خود، از كودكي كه رفتار سوء را از خود نشان مي دهد. اين روش مديريت كودك، خاصه براي كاهش قشقرق هاي كودكان نوپا و كودكان در سنين پيش از مدرسه موثر است. چنانچه شما به كودك خود كه در حال قشقرق و بدخلقي است توجه نشان داده و يا او را سرزنش كنيد، ناخواسته اين رفتار او را پاداش داده ايد. از بي توجهي فعال به منظور تضعيف قشقرق هاي كودك خود استفاده كنيد. در صورتي كه كودك در محل ايمني حضور دارد، از اتاق بيرون رويد و تا زماني كه او ساكت نشده است، به اتاق برنگرديد. مي توانيد به او پشت كرده و وانمود كنيد كه توجهتان به چيز ديگري جلب شده است. هنگامي كه رفتار بد كودك متوقف شده توجه خود را به او معطوف كنيد.

از بي توجهي فعال به منظور تضعيف اين سوء رفتارها استفاده كنيد:

  • نق زدن و سر و صدا به راه انداختن
  • لب ورچيدن و اخم كردن
  • گريه كردن با صداي بلند به منظور تحت تاثير قرار دادن والدين
  • اصرار و مطالبه مداوم
  • حبس تنفس و قشقرق ملايم

محروميت زمان مند عبارت است از يك وقفه مختصر در فعاليت هاي كودك شما. محروميت زمان مند، يعني گذاشتن كودك در يك مكان كسل كننده و ملال آور بلافاصله پس از اينكه رفتار بدي را از خود نشان مي دهد. مدت زمان قرار گرفتن كودك در محروميت زمان مند، يك دقيقه به ازاي هر سال سن اوست. محروميت زمان مند، به معناي محروم كردن كودك از پاداش ها، تقويت ها، توجه و فعاليت هاي جالب براي او است. شما سريعا كودكتان را از تقويت يا موقعيت لذت بخشي كه سوء رفتار در آن موقعيت بروز كرده است دور ساخته و او را در يك مكان ساكت و كسل كننده كه اصلا براي او تقويت كننده يا لذت بخش نيست، قرار مي دهيد. با قرار دادن كودك در محروميت زمان مند، مانع از آن مي شويد كه او توجه و يا ساير پاداش ها را به دنبال رفتار نامطلوبش دريافت نمايد. (برگرفته از كتاب SOS كمك به والدين)

خلاصه اينكه:

شبي سه تا مهمون نازنين داشتيم. مهمونايي كه لحظه به لحظه به يادشوني و اسمشونو مي بري و ما هم ارادت خاصي نسبت بهشون داريم. همه چي خوب بود تا اين كه صداي جيغ جيگر طلاي خاله به گوشم رسيد. خداي من، تو بخاطر نمي دونم چي؟ دست كوچولوشو گاز گرفته بودي. به حدي كه جاش مونده بود. جيگرم ريش ريش شد كه اين اتفاق افتاده، آخه تو كه هيچ وقت اين كار رو نمي كردي. هميشه خوشحال بودم تو از اون بچه هايي نيستي كه گاز مي گيري. بي خبر از اينكه يكي از پيامدهاي از شير گرفتن كودك گاز گرفتنه و من بعدا فهميدم. من و بابايي حسابي شرمنده مهموناي عزيزمون شديم و بهت تذكر داديم و توجهمون رو ازت گرفتيم. بعد از مدتي به خواست ما ازش معذرت خواهي كردي و صلح برقرار شد تا اينكه دوباره صداي جيغ مهمون نازنينمون بلند شد. اين دفه موهاش و كشيده بودي. من و بابايي با عصبانيت تمام بلندت كرديم و گذاشتيمت توي اتاقت و در رو روت بستيم. جلوي مهموناي عزيزمون و با عصبانيت تمام، به حدي كه مطمئنا ترسيدي. چرا فكر نكرديم كه نبايد جلوي ديگران اين كار رو انجام بديم اونم با اين حالت!! واي خداي من....... مو به تنم سيخ شده.  اينجا بود كه دو تا مبحث فرزند پروري (بي توجهي فعال و محروميت زمانمند) قاطي شد. اگه محروميت زمانمند بود بايد 2 دقيقه توي اتاق مي موندي (مدت زمان قرار گرفتن كودك در محروميت زمان مند، يك دقيقه به ازاي هر سال سن اوست). اگه بي توجهي فعال بود، مي بايست كنارت باشيم و محلت نديم نه اينكه تركت كنيم و در رو به روت ببنديم. مي دوني چيكار كرديم: فرستاديمت توي اتاق و تو 45 دقيقه گريه كردي و جيغ زدي. همش منتظر بوديم خودت گريه رو بزاري كنار و پاشي بياي ولي غافل از اينكه تو يه دختر سرسختي(به قول خانم روانشناس). بعد از 45 دقيقه مونده بوديم چيكار كنيم كه تصميم گرفتيم يه زنگ به استاد دوره فرزندپروري كه روانشناس هم هستند بزنيم و همين كار رو كردم. بعد از اينكه براش ماجرا رو تعريف كردم با ناراحتي و عصبي از دستم گفت:  همين حالا ميريد سراغش و از دلش درمي آريد و بهش محبت مي كنيد( البته اگه تا حالا غش نكرده باشه). پيامد اين كارتون هم اينه كه احتمالا امشب تو خواب جيغ ميزنه. اشك تو چشام جمع شد. اگه مهمونامون نبودن مي نشستم و هاي هاي گريه مي كردم. اول بابايي اومد سراغت. آرومتر كه شدي. من اومدم توي اتاق. بغلت كردم. بهم چسپيدي و شونمو با دندونات فشار دادي(الهي بميرم اينطوري بهم مي گفتي چقد از دستم عصباني هستي). منم پشتت رو مي ماليدم و اشك از چشام ميومد پايين. بعد از اون حسابي تحت توجه همه ما قرار گرفتي. شام خوردي و رقصيدي و كلي بازي كردي و خدا رو شكر اون شب توي خواب جيغ نزدي. .ولي عجب شبي بود. من تا چند روز از دست خودم دلگير بودم. روز بعد زودتر اومدم دنبالت مهد و رفتيم خونه كلي آب بازي كرديم و خوش گذرونديم ولي هنوز كه هنوزه وقتي يادم مياد حسابي عذاب وجدان مي گيرم. اون شب مي بايست بعد از انجام كار تو، بغلت كنم و ببرمت توي اتاق و تنهايي باهات صحبت كنم كه اين كارت درست نيست. اميدوارم وقتي اينا رو مي خوني ازمون دلگير نشي ناناز مامان. دوست دارم به اندازه تمام زيبايي هاي دنيا.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)