بيماري آناهيتا
الهي فداي جگر گوشم بشم كه يك مريضي سختو پشت سر گذاشت. سرما خوردگي ويروسي آناهيتاي مامان تبديل به ميكروبي شد و حسابي اذيتش كرد. تب بالا كه هر ۴ ساعت ۱ سي سي استامينوفن بهش مي دادم و با اين وجود پاشويشم مي كردم ولي هنوز داغ بود. هر روز كه از مريضيش مي گذشت و خوب نمي شد تكه اي از قلب منم كنده مي شد. حالا مي فهمم وقتي همكارم واسه مريضي بچش گريه مي كرد يعني چي؟ بهر حال عزيز دلم وزنش حسابي اومد پايين. اشتهاش كلا از بين رفته بود. ۵ روز كنارش بودم و با تمام وجودم ازش مراقبت كردم ولي ديروز كه بردمش مهد كودك خيلي بي قرار بود. حالا ديگه پشت سرم هم گريه مي كنه و من جيگيرم آتيش مي گيره. الهي بميرم مادر كه من مجبورم بزارمت مهدكودك بخاطر خودم. هميشه از اي...
نویسنده :
مامان زينب
9:18