آناهيتاي مامان و بابا

صداي تو

1392/7/8 15:25
نویسنده : مامان زينب
443 بازدید
اشتراک گذاری

دو روزه كه خاله زهرا اومده پيشمون و من براي تو خيلي خوشحالم كه آدمي كه خيلي دوستش داري كنارته. دو روز پيش كه با خاله زهرا اومديم مهدكودك دنبالت چنان از ديدن خاله زهرا خوشحال شدي كه يه جيغ هيجاني زدي و پريدي تو بغلش. ديشب گفتي كه مي خواي بري مهد كودك و خاله ببرتت. صبح كه بيدارت كردم تا ببرمت مهد كودك گفتي مي خوام خاله من و ببره. قبل از ظهر يكي دو ساعتي با خاله رفتي مهد. حالا اونجا چه اتفاقي افتاده و كلي پز خالت رو دادي احتمالا رو بايد عصر كه ميرم خونه از خاله زهرا و خودت بشنوم نانازم. از ديروز تا حالا به مدد اينكه خونه بودي دو سه بار باهات تلفني صحبت كردم. دختر نازم، چقدر صدات بزرگ شده. چقدر واضح و قشنگ صحبت مي كني. امروز موقع صحبت كردن با تو كنار خاله سمانه بودم و روي آيفون صدات رو گوش داديم. دلم ضعف رفت وقتي صداي نازت رو شنيدم:

مامان، من با خاله رفتم مهدكودك. توي مهدكودك ناهار خوردم. چيكار داشتي زنگ زدي؟

قربون تو بامزه ي من كه آيه (آره) گفتنت دلم و مي بره. برات بهترين لحظه ها رو آرزو دارم. دوست دارم به اندازه تمام ذره هاي عالم.

خاله زهراي مهربونم، ممنونم براي لحظه هاي زيبا و شادي كه براي جيگر گوشه من بوجود آوردي. دوست داريم.

----------

بعدا نوشت : با خاله زهرا به مهدكودك رفتي و كلي هم پز دادي كه اين خاله زهرامه و رفتيم عقد عاطي (عاطفه جون دختر عمه آناهيتا). موقع ناهار موندي و وقتي پشت ميز نشستي تا ناهار بخوري خاله پيشت نبوده. خاله ميره تا توي مهد دوري بزنه و تو يه لحظه خاله رو گم مي كني و سر ناهار چنان جيغ و گريه اي راه ميندازي كه مربيت بنده خدا كلي مي ترسه. بعد خاله مياد و بغلت مي كنه و آروم مي شي. ديشب خاله زهرا رفت و تو هم پشت سرش كلي گريه كردي كه من دلم واسش خيلي تنگ مي شه. خاله نرو من تنها مي شم. قربونت برم كه من و بابايي تنهاييت رو پر نمي كنيم. در نظر بگيرين الف بچه.  چون داشتيم مي رفتيم كه لوازم التحرير مهدت رو بگيريم به خاطر اونا گريه و ناراحتيت تموم شد. وقت خواب دوباره پرسيدي : مامان، خاله زهرا چرا رفت؟

گفتم : خوب كار داشت و دلش واسه مامان باباش هم تنگ شده بود ديگه. اگه تو چند روزي من و بابايي رو نبيني دلت واسمون تنگ نميشه؟

هيچي جواب ندادي. توي تختت دراز كشيده بودي و سقف اتاقت رو نگاه مي كردي. يه دفه گفتي :  پس من چي كه دلم براش تنگ ميشه.  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)