آناهيتاي مامان و بابا

سامان عزيزم

1392/7/ 10:19
نویسنده : مامان زينب
234 بازدید
اشتراک گذاری

سامان عزيزم كه دو روز ديگه به تولد سه سالگيت مونده عزيز دل خاله. قربون شيرين زبوني ها و بامزگي هات. الهي هميشه سالم باشي گلم و من شاهد موفقيت هات باشم. ممنونم كه هستي تا آناهيتام در كنار تو و با تو لحظات زيبايي داشته باشه عشقم. تولدت هزار بار مبارك نازنينم.

باز هم تو و آناهيتام در كنار هم بازي با رنگ انگشتي رو داشتين. ديدن شما دو تا كه با راحتي تمام كل قوطي هاي رنگ انگشتي رو روي تخته و بعد لباساتون و بعد هم دستا وصورتاتون ماليدين كلي من و مامان مهناز رو به وجد آورد و ما هم قاطي بازيتون شديم. سر تا پا رنگ مالي شده بودين كه مجبور شديم ببريمتون زير دوش حموم تميزتون كنيم.


شما دو تا توي اين بازي ياد گرفتين كه رنگ آبي و زرد كه قاطي بشه رنگ سبز درست ميشه.

اولش تو گفتي مي خوام يه ساختمون درست كنم و بعد كه يه كم رنگ مالي كردي دو تاييتون گفتين ما يه نون بزرگ درست كرديم.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)