آناهيتاي مامان و بابا

پدر

1393/2/24 16:26
نویسنده : مامان زينب
1,133 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز اینترنت نداشتم که روز پدر و برات ثبت کنم نازنینم. تو و بابایی از صبح با هم بودین. توی حیاط خونه که تازه گل ها دارن خودشون و نمایون می کنن کنار هم نشستین و صحبت کردین و با هم بازی کردین و من مزاحم خلوتتون نشدم. عصر هم رفتیم دو تایی براش گل رز قرمز به نشانه دوست داشتنش خریدیم. همیشه یادت باشه دخترکم که هیج مردی مثل پدر نمیشه و

پدر تو ، کسی که وقتی فهمید بچه اش دختره با صدای بلند خندید و شادیش و نشون داد.

پدر تو، کسی که نام زیبای تو را پیشنهاد داد.

پدر تو، کسی که جنسیت براش مهم نیست.  

و فقط خداوند میدونه که بابا منصور چقدر خوب و مهربونه.

خداوند حفظش کنه و سایش و بالا سرمون همیشه سالم و شاد نگه داره.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)