آناهيتاي مامان و بابا

رصد ماه

1393/10/13 15:33
نویسنده : مامان زينب
876 بازدید
اشتراک گذاری

توي جشنواره كامپيوتر كرمان يه تلسكوپ توي محوطه گذاشته بودن تا بازديدكنندگان بتونن ماه و رصد كنن. من و تو هم توي صف ايستاديم و قبلش برات توضيح دادم كه اين دستگاه تلسكوپه و تو مي توني ماه و ستاره ها رو هم ببيني. نوبتمون كه شد. بغلت كردم و تو داخل لنز تلسكوپ نگاه كردي. يه خرده كه گذشت گفتم : ماه و ديدي دخترم؟ چيزي نگفتي. نگات كردم ديديم چشات و بستي. گفتم : بايد چشم راستت و باز كني و نگاه كني و تو اين كار و انجام دادي و با هيجان زيادي گفتي : ديدمش. وقتي اومدي پايين گفتم : چطوري بود؟ گفتي : بامزه بود. روش نقطه نقطه بود. منم همراه تو كيف كردم و لذت بردم. خوشحالم برات عزيزم كه چنين تجربه اي رو كسب كردي. دوست دارم به اندازه فاصله اينجا تا ماه نقطه نقطه.محبتمحبت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله زهرا
14 دی 93 17:02
خوشبحالت عشق کوچولو من منم میخوااااااااااام
مامان الهه
15 دی 93 10:45
ما کی میتونیم ماه خوشگلمون رو رصد کنیم
مامان زينب
پاسخ
ما كي مي تونيم الهه جونم