آناهيتاي مامان و بابا

تولد زنبور کوچولو

1391/2/4 14:40
نویسنده : مامان زينب
491 بازدید
اشتراک گذاری

اين پست براي گذاشتن عكس هاي تولدت اينجا بوجود اومده ولي قبلش مي خوام برات يك كم از مراسمت تعريف كنم:

عاشق كيك تولد هستي و با ديدن كيك تولد كلي كيف مي كني و حتما ناخنكي به خامه هاش ميزني و اگه كاري به كارت هم نداشته باشن تا جا داري با انگشتت خامه هاي دور و بر كيك رو ناخنك ميزني. كيك تولد خوشكلت رو كه بابايي و دايي ياسر آوردن خونه خيلي سعي كردم نبينيش ولي از اونجايي كه حضور دايي هميشه خوشحالت مي كنه كيك رو هم ديدي. اون روز تا شب شد من مي بايست هر وقت كه تو مي خواي در يخچال رو باز كنم تا تو كيك رو ببيني و كلي با زنبوراش كيف كني. هر از گاهي هم هوس مي كردي و مي گفتي :" مامان كيك تلد خوام" و من هم كلي برات داستان اينكه فردا تولدت هست و تو اين كيك رو مي بري  و بايد همينطوري خوشكل بمونه و .... تعريف مي كردم. گاهي مجبور بودم توجهت رو به سمت ديگه اي ببرم تا بهونه گيري نكني. ولي گل من، شب تا صبح توي خواب اسم كيك رو بردي : "كيك تلد Talod". الهي فداي تو كه اينقد دنيات قشنگه نفسك.

اينم عكساي تو و تولد تو:


كيك تولد

آناهيتا كه منتظر مهموناشه:

اولين مهمون زنبور كوچولو، نيرواناي نازنين بود كه كلي ما رو با لباس خوشكلش سورپرازير كرد:

كم كم مراسم شروع ميشه و دوستاي ناز آناهيتا ميان. از كيك لذت مي برن و كسي كاري به كارشون نداره:

آناهيتا به همراه نيرواناي عزيز شمع ها رو فوت مي كنه و كيك رو مي بره:

حالا زنبور كوچولو كيك رو مي بره:

 

و حالا مراسم كادو باز كنون:

اينجاست كه ديگه زنبور خانم خسته ميشن و ترجيح ميدن كنار زن دايي و امير محمد بشينن و بيسكويت بخورن تا درگير مراسم باز كردن كادو شن:

تولد دو سالگي دختر بهار تموم شد. البته هنوز يك مراسم ديگه با بابا بزرگ هاومامان بزرگهاوبقيه خواهد داشت. ولي فكر كنم با دوستاش بيشتر لذت برد. بازم ممنون از همه اونايي كه بخاطر آناهيتا اومدن و در جشنش كنارش بودن. بازم ممنون از خاله شادي و خاله غزل که به جشن آناهیتا زیبایی دادند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)