مراسم خوابوندن تو...
برات بگم از مراسم خوابت دخملي. خيلي كم پيش اومده كه زودتر از من يكي خوابيده باشي. مگر اينكه توي خونه باشي و تا لنگ ظهر بخوابي و ديگه خواب بعدازظهر نداشته باشي اونوقت ساعت هاي 11 شب ديگه هلاكي از وروجك بازي و به قول خودت "شيطون ناقلايي". ولي شب هاي ديگه من مادر مراسم دارم براي خوابوندن شماي دختر. 10:30 تا 11:00 مامان زينب : آناهيتا، وقت خوابه. بريم مسواك. آناهيتا : باشه. مسكاك سبز و مسكاك قور قوري صدف و مي خوام. ميريم براي مراسم مسواك زدن و آب بازي و شير آب رو تا ته چرخوندن و كل كل با مامان كه اين بده و نبايد اسراف كنيم و استفاده از انواع و اقسام خمير دندون ها (مراسم مسواك زدن رو قبلا توي يك پست مفصل توضيح داده ام). بالخره با ...
نویسنده :
مامان زينب
14:34