آناهيتاي مامان و بابا

جشن پايان سال و اين روزها

جشن پايان سال مدرسه تون برگزار شد و تو توي اين جشن حسابي خودت و نشون دادي. توي گروه قرآن، تاتر، شعر، باله و موسيقي خوش درخشيدي. نقشت توي گروه تاتر گربه بود و تو خيلي زيبا اين نقش و اجرا كردي. شمرده، بلند و واضح. توي گروه موسيقي كه تا حالا بلز مقدماتي رو گذروندي دو تا آهنگ با دوستات زدي دخترم. متاسفانه اولي رو با اينكه چشم بسته توي خونه ميزدي يهويي از وسطاش نتونستي با دوستات بزني و بعدش گفتي : قاطي كردي. من و بابايي هم بدون اينكه به روت بياريم تمام نقاط قوتت و توي اين جشن ستوديم و حسابي تشويقت كرديم بخاطر لحظه به لحظه انرژي اي كه توي اين مراسم به ما منتقل كردي. كلاس موسيقي ت همچنان ادامه داره و تو فلوت و شروع كردي. به من ميگي : مامان، من فل...
8 خرداد 1395

نوشي و جوجه هايش

وبلاگ نوشي و جوجه هايش داستان  بانويي است كه از همسرش جدا شده و از اونجايي كه همسر سابقش مي خواسته بچه هاش و ازش بگيره شبانه به تركيه پناهنده ميشه و بعد از چند سال زندگي در تركيه به كانادا ميرود و در حال حاضر به دور از هر گونه اذيت و آزاري با دو فرزندش زندگي ميكنه. نوشي عزيز، من خوندمت و همراه با اشك ريختن تحسينت كردم. اميدوارم از اين به بعدت سرشار از آرامش و موفقيت باشه. https://nooshi.org   ...
20 ارديبهشت 1395

خودم و خودت

دختر نازنينم، كم پيش مياد بخاطر عصبانيت و ناراحتي اشكم جلوي تو سرازير بشه ولي گاها كه اين اتفاق ميفته ليوان آب به دست مياي پيشم و بغلم مي كني و نوازشم مي كني تا آروم شم. منم توي آغوش تو دوست دارم لحظه متوقف بشه و خودم باشم و خودت نازنين من. ...
19 ارديبهشت 1395

جشن 6 سالگيت

آناهيتاي نازنينم، جشن تولد 6 سالگيت در روز 27 ام فروردين ماه توي خونه بابابزرگ با حضور خونواده مامان برگزار شد . حضور امير محمد نازنين توي اين جشن و همراهي اش با تو جشنت و شادتر و خاطره انگيزتر كرد.  اينكه جفتتون منتظر كيك بودين و كادو. انگاري تولد اون فسقلي هم بود. زيباترين لحظه مراسمت برام لحظه اي بود كه خواستي شمع هاي روي كيكت و فوت كني و 7 سالگيت و شروع كني. قبلش از همه خواستي صبر كنن تا تو آرزوت و توي دلت بگي. چشاي زيبات و بستي و براي لحظاتي سكوت همه جا رو فرا گرفت. شمع ها رو فوت كردي و من با اشك شوقم برات بهترين و زيباترين لحظات و توي 7 سالگيت آرزو كردم دخترم. همه چي عالي برگزار شد. تو و امير محمد نهايت لذت و از بودن در كنار هم ...
19 ارديبهشت 1395

6 سالگیت مبارک.

ششمین بهار زندگیت مبارک دخترک بهاری من.   امشب شب ما غرق گل و شادی و شوره از جشن ستاره آسمون یه پارچه نوره امشب خونمون پر از طنین دلنوازه تو کوچه پر از نوای دلنشین سازه عزیزم هدیه ی من برات یه دنیا عشقه زندگیم با بودنت درست مثله بهشته تو خونه سبد سبد گلهای سرخ و میخک عزیزم دوستت دارم تولدت مبارک تولدت مبارک، تولدت مبارک جشن تو جشن تولد تموم خوبی هاست جشن تو شروع زیبای تموم شادی هاست جشن تو طلوع یک روز مقدسه برام وقت شکرگزاری به سوی درگاه خداست عزیزم هدیه ی من برات یه دنیا عشقه زندگیم با بودنت درست مثله بهشته تو خونه سبد سبد گلهای سرخ و میخک عزیزم دوستت دارم تولدت مبارک تولدت مبارک، تولدت مبارک...
27 فروردين 1395

نوروز 95

نوروز امسال هم با ديد و بازديد و گردش سپري شد. لحظه سال تحويل كنار خانواده بابايي بوديم. خداوند سايه بابابزرگ ها و مادر بزرگ ها رو براي هميشه بالاي سرمون نگه داره. تنشون سالم باشه كه وجودشون بركت زندگي همه ماهاست. بهت تاكيد كردم كه حتما بايد سر سفره هفت سين آرزو هاي سالت و توي دلت به خداوند بگي. امسال سفره هفت سين خونه خودمون و خودت چيدي. البته رنگ آميزي سفال ها و تخم مرغ ها رو با خاله زينب مهربون انجام داده بودي. سبزه رو خودت كاشتي دخترك سبز دست من. روزهاي اول به ديد و بازديد خونواده ها سپري شد. عيد امسال يه مهمون عزيز داشتيم كه از دوستان جديدمون هستن. آرين عزيز كه مثل تو متولد فروردين ماهه و يك سال از تو بزرگتره به همراه مامان و باباش چن...
21 فروردين 1395

جا مانده از 94 - قسمت دوم

نقاشي ها و كاردستي هايي كه توي سال 94 درست كردي و من يادم بود كه ازشون عكس بگيرم و برات ثبت مي كنم نازنينم: وقتي اين نقاشي رو مي كشيدي گفتم داري چتر مي كشي دخترم؟ تو هم گفتي : نه دارم يه قارچ مي كشم. اين قارچ و همينطور چپه كشيدي. اين نقاشي ها مدل هاي لباس هستن كه كشيدي و قراره بدي به يه خياط يا بافنده تا برات بدوزن و ببافن. قربونت برم من عسلم. اينم كيكي كه دوست داري بالاخره يه روز با هم درست كنيم.   تابلو تابلو ...
17 فروردين 1395

جامانده از94 - قسمت اول

سال 94 به خوبي و خوشي گذشت خدا رو شكر. توي سال 94 سه تايي تجربه هاي زيادي داشتيم. همشون زيبا بودن درسته بابايي ازمون دور بود و دلتنگي هامون زياد بود ولي سه تايي خوب از پس همه چي بر اومديم عزيز دلم. با اين تجربه هايي كه داشتيم رشد كرديم و خيلي چيزا دستمون اومد. قدر با هم بودن و بيشتر دونستيم و از زندگي توي شهر بزرگ و محيط جديد لذت برديم. تولد 6 سالگيت نزديكه و امسال هم برات سورپرايز داريم نفسم. اميدوارم بتونيم مثل سال قبل كه روز تولدت و برات پر از خاطره ساختيم كه هنوز هم ياد مي كني از اون روز حتي توي خاطرات مدرسه ات، امسال هم برات سرشار از لحظات زيبا رقم بزنيم. مطالبي از سال 94 مونده كه برات ثبتشون مي كنم عزيز دلم: الان ديگه ب...
16 فروردين 1395

بهار در بهار

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس، رقص باد نغمه شوق پرستوهای شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش به حال روزگار خوش به حال چشمه ‌ها و دشتها خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز خوش به حال جام لبریز از شراب خوش به حال آفتاب ای دل من گرچه در این روزگار جامه رنگین نمی‌ پوشی به کام باده رنگین نمی ‌بینی به جام نقل و سبزه در میان سفره نیست جامت از آن می که می ‌باید تهی است ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم ای دری...
11 فروردين 1395