از وقتي كه به دنيا اومدي يه مدت محل خوابت توي تخت گهواره ي كوچولويي بود كه داشتي. بعضي وقتا هم روي زمين توي يه چادر كوچولو كه حالت پشه بند داشت و اطرافش بسته بود خوابيدي. از وقتي نشستن رو ياد گرفتي ديگه جرات نكردم بزارمت توي تخت گهواره ات. مي ترسيدم بيفتي. برا همين اومدي روي تخت كنار من و بابايي كوچ كرد روي زمين تا تو بتوني حسابي غلت بزني و جات تنگ نباشه. نزديكاي يك سالگيت بود كه ست تخت و كمد برات خريديم ولي اين تخت محل بازي كردنت بود. بعد از اينكه يك سال و نيم شدي اومديم يه خونه بزرگتر كه تونستيم تختت رو بياريم توي اتاق خواب خودمون. ولي باز هم فقط براي بازي ازش استفاده مي كردي و همچنان در آغوش ماماني خواب ناز داشتي. از اونجايي كه من از ساع...